زندگی من

همه چیز ازونجایی شروع شد که بعد از مدتها خودم رو وزن کردم و دیدیم وزنم ثابت مونده🤩

از اون روز ببعد ، یه گرسنگیِ عجیبی منو گرفته که اصلا هیچ جوره سیر نمیشم😟

ای کاش وزن نکرده بودم خودمو... فکر میکردم وزنم اضافه شده ، بعد خیلی رعایت میکردم اما الان با این اشتها چکار کنم🙄😶

 

دیروز با همسر رفتیم بیرون...

دلش میخواست یه چیزی بخره ، ما زیاد اینشکلی میشیم

به اینصورت که یهو دلمون میخواد یه خرید انجام بدیم حالا چی؟ ، مهم نیست ...

بردمش یه فروشگاه بزرگ که پر از لوازم داخلی خونه ست

یعنی آدم میره داخل دیگه باید با چک و لگد بندازنش بیرون.

اینقدددر متنوع و جذاب و قشنگه.

از لوازم داخلی آشپزخونه بگیر ، تا اتاق خواب و دستشویی و انواع ماگ و دکوریجات و پتو و روتختی و رومیزی و یه عالمه بطری های رنگارنگ داخل یخچال و انواع و اقسام ظرفهای خوش آب و رنگ و شمع های قد و نیم قد و تابلوهای خاص و خلاصه نگم براتون یه عاااالمه چیز دیگه.

بنده خدا گیج شده بود.

آخه معمولا اینجور فروشگاهها رو خانمها بیشتر میرن تا آقایون.

خلاصه ما به نیت خرید ماگ رفتیم چون خیلی ماگ دوست داره، من خودمم عاشق ماگم و دلم میخواد هزارتا داشته باشم🤗🤗🤗

با اینکه تازه یه ست برداشته بودیم اما بازم اولویت خرید رو به ماگ دادیم😶

اون لحظه هایی که توی فروشگاه بودم انگار جزء عمرم حساب نمیشد😄

یه عااااالمه نشون کردم که برای خونه ی جدید بخرم.

به همسر گفتم یه بانک زیر نظر بگیر که بزنیم و بیایم خرید، چون با این قیمتهای جدید ، به جز بانک زدن نمیشه خرید کرد😎

دلم میخواد هیچی با خودم نبرم خونه ی جدید و همه چیز رو از اول بخرم، اما خب باید یه جهیزیه درست کنم اونجوری😁

جهیزیه درست کردن هم که این روزا دل و جگر شیررر میخواد🤭

قرار بود شهریور خونه تحویل داده بشه اما بعید میدونم تا اونموقع آماده بشه ، بنظر میرسه شب عید تحویل بدن بهمون...تا ببینیم چی میشه.

 

طبق معمولِ همه ی وقتاییکه میریم بیرون موقع برگشت بحث شام پیش میاد.

قرار بود برای شام فلافل درست کنم که همون اول استقبال نشد و موکول شد به یه شب دیگه...

گفتم پس صبحونه میخوریم🤪چون غذای ظهر مفصل بوده ، باب طبع حنا نبود اما همسر موافق بود

مورد بعدی هم آش بود ، آش آماده بخریم.

کم کم آش داشت تصویب میشد که همسر گفت من هوس بندری کردم ، موادش رو میخریم خودم درست میکنم( بندری درست کنِ حرفه ایه).

در نهایت گفتم باشه اما این باعث نمیشه که این گزینه های روی میز کنار برن، اینا از بین نمیرن فقط از شبی به شب دیگه منتقل میشن😎

اینطوری شد که برای چند شب ، شاممون مشخصه.

تازه یه سوسیس تخم مرغ هم بهش اضافه شد ک من عاشقشم.

چون از سوسیسهای دیشب اضافه اومد😄

خلاصه که خیلی خرسند شدم از این موفقیتهام😂

 

امروزم که همسر کلا نیستش...

برم یه صبحونه بخورم و دستی به سر و روی خونه بکشم

برای حنا یه غذای خوب درست کنم حالا خودم هرچی خوردم ، خوردم...

بعدم که سریالمو ببینم...

ببینیم ، در ادامه ی روز چی پیش میاد😉

 

همیشه گرم باشه...

دلتونو میگم...

گررررم به گرمای تابستون🌻

  • مامانی ...

نظرات  (۳)

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

سلام ****** جان.

صبحت بخیر عزیزم.

خوبی؟
 

وایی منم از این فروشگاه ها خیلی دوس دارم.اصلا ادم انگار دلش نمیخواد ازشون بیرون بیاد... دقیقا همون بانک زدن جوابه... که بتونی اونجا هرچی دلت خواست بخری.خخخخ.

ماگ هاتون مبارک باشه عزیزم.

منم سوسیس بندری دوس دارم و خیلی خوشمزه ست مخصوصا از وقتی که ورژن خونگی شو خودم درست میکنم خیلی بیشتر دوس دارم. خلاصه که نوش جان.

 

دلت گرم دوست جونم.

پاسخ:
سلام آوای قشنگم🌻

صبح تو هم بخیر.
بله خوبم ...ممنون❤

آره والا....
یه مبلغ بی پایان لازم داره😂
مرسی گلم😘

همینطوره...
تو هم که غذاهات همه عالی و خوشمزه س
کدبانو خانوم💋

فدات بشم🍀🍀🍀

امان از مرحله ای که آدم از وزن خودش راضیه!

شش ماه وزنم ثابت بود و راضی بودم اما در عرض یک ماه و نیم سه کیلو اضافه کردم چون سیر نمی شدم!

هنوز درگیر کم کردن سه کیلو ام تا برسم به وزن قبل عید و دوباره کمتر بشم تا برسم وزن قبل بارداری ام!اووووف

فروشگاه لوازم خانگی دوست ندارم و الویت دهم!برعکس آقای میم که دوست داره لوازم خونه بخره

پاسخ:
آاااره...منم ازین بابت نگرانم😟😩
امیدوارم به وزن دلخواهت برسی مونا جان😚

عه وا....
عجیبه که ، معمولا خانما علاقه شون بیشتره😁

سلام دوست قشنگم🌹

به‌به پس خریدتون به نام همسر ولی به کام تو بوده حسابی😁😎 

ولی ما اصلا اینجوری پیش نمیاد بریم خرید، فقط پیش از عید اینجوری میشه، بیشتر خریدهامون اینترنتیه و خریدهای حضوری با آقای یار به هایپر و میوه تره‌بار ختم میشه :)) برای لباس هم بیشتر با مامان و خواهر میرم چون حوصله‌ی غرغر ندارم که زود باش انتخاب کن😁 مامانم صبر و حوصله‌ و سلیقه‌ی خیلی خوبی تو خرید داره :))

امان از وزنی که سربه‌هوا میشه و هرطور دوست داره پیش میره وای وای😕 

#هم‌درد

 

دل تو هم گرم به گرمای عشق❤️🌹

پاسخ:
سلام گلم🍀
😁😁😁
ما هم خریدهای تره باری و اول ماهمون و البته خرید لباس برای اوشون
رو با هم انجام میدیم فقط.
خریدای خودم و حنا رو هم با خواهرمو مامانم میرم😊
به همون دلیلی ک گفتی😉
و خب گاهی خریدای اینشکلی هم
پیش میاد.

آره والا...
دلم میخواد یه جوری جلوی اشتهامو بگیرم
البته سعی میکنم توی وعده های بعدی جبران کنم و یه جورایی توازن رو برقرار میکنم اما حرص هم میخورم😎

عزیزی💋🍀

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی