- ۰۱/۰۴/۰۶
- ۳ نظر
همه چیز ازونجایی شروع شد که بعد از مدتها خودم رو وزن کردم و دیدیم وزنم ثابت مونده🤩
از اون روز ببعد ، یه گرسنگیِ عجیبی منو گرفته که اصلا هیچ جوره سیر نمیشم😟
ای کاش وزن نکرده بودم خودمو... فکر میکردم وزنم اضافه شده ، بعد خیلی رعایت میکردم اما الان با این اشتها چکار کنم🙄😶
دیروز با همسر رفتیم بیرون...
دلش میخواست یه چیزی بخره ، ما زیاد اینشکلی میشیم
به اینصورت که یهو دلمون میخواد یه خرید انجام بدیم حالا چی؟ ، مهم نیست ...
بردمش یه فروشگاه بزرگ که پر از لوازم داخلی خونه ست
یعنی آدم میره داخل دیگه باید با چک و لگد بندازنش بیرون.
اینقدددر متنوع و جذاب و قشنگه.
از لوازم داخلی آشپزخونه بگیر ، تا اتاق خواب و دستشویی و انواع ماگ و دکوریجات و پتو و روتختی و رومیزی و یه عالمه بطری های رنگارنگ داخل یخچال و انواع و اقسام ظرفهای خوش آب و رنگ و شمع های قد و نیم قد و تابلوهای خاص و خلاصه نگم براتون یه عاااالمه چیز دیگه.
بنده خدا گیج شده بود.
آخه معمولا اینجور فروشگاهها رو خانمها بیشتر میرن تا آقایون.
خلاصه ما به نیت خرید ماگ رفتیم چون خیلی ماگ دوست داره، من خودمم عاشق ماگم و دلم میخواد هزارتا داشته باشم🤗🤗🤗
با اینکه تازه یه ست برداشته بودیم اما بازم اولویت خرید رو به ماگ دادیم😶
اون لحظه هایی که توی فروشگاه بودم انگار جزء عمرم حساب نمیشد😄
یه عااااالمه نشون کردم که برای خونه ی جدید بخرم.
به همسر گفتم یه بانک زیر نظر بگیر که بزنیم و بیایم خرید، چون با این قیمتهای جدید ، به جز بانک زدن نمیشه خرید کرد😎
دلم میخواد هیچی با خودم نبرم خونه ی جدید و همه چیز رو از اول بخرم، اما خب باید یه جهیزیه درست کنم اونجوری😁
جهیزیه درست کردن هم که این روزا دل و جگر شیررر میخواد🤭
قرار بود شهریور خونه تحویل داده بشه اما بعید میدونم تا اونموقع آماده بشه ، بنظر میرسه شب عید تحویل بدن بهمون...تا ببینیم چی میشه.
طبق معمولِ همه ی وقتاییکه میریم بیرون موقع برگشت بحث شام پیش میاد.
قرار بود برای شام فلافل درست کنم که همون اول استقبال نشد و موکول شد به یه شب دیگه...
گفتم پس صبحونه میخوریم🤪چون غذای ظهر مفصل بوده ، باب طبع حنا نبود اما همسر موافق بود
مورد بعدی هم آش بود ، آش آماده بخریم.
کم کم آش داشت تصویب میشد که همسر گفت من هوس بندری کردم ، موادش رو میخریم خودم درست میکنم( بندری درست کنِ حرفه ایه).
در نهایت گفتم باشه اما این باعث نمیشه که این گزینه های روی میز کنار برن، اینا از بین نمیرن فقط از شبی به شب دیگه منتقل میشن😎
اینطوری شد که برای چند شب ، شاممون مشخصه.
تازه یه سوسیس تخم مرغ هم بهش اضافه شد ک من عاشقشم.
چون از سوسیسهای دیشب اضافه اومد😄
خلاصه که خیلی خرسند شدم از این موفقیتهام😂
امروزم که همسر کلا نیستش...
برم یه صبحونه بخورم و دستی به سر و روی خونه بکشم
برای حنا یه غذای خوب درست کنم حالا خودم هرچی خوردم ، خوردم...
بعدم که سریالمو ببینم...
ببینیم ، در ادامه ی روز چی پیش میاد😉
همیشه گرم باشه...
دلتونو میگم...
گررررم به گرمای تابستون🌻
- ۰۱/۰۴/۰۶
سلام ****** جان.
صبحت بخیر عزیزم.
خوبی؟
وایی منم از این فروشگاه ها خیلی دوس دارم.اصلا ادم انگار دلش نمیخواد ازشون بیرون بیاد... دقیقا همون بانک زدن جوابه... که بتونی اونجا هرچی دلت خواست بخری.خخخخ.
ماگ هاتون مبارک باشه عزیزم.
منم سوسیس بندری دوس دارم و خیلی خوشمزه ست مخصوصا از وقتی که ورژن خونگی شو خودم درست میکنم خیلی بیشتر دوس دارم. خلاصه که نوش جان.
دلت گرم دوست جونم.