- ۰۱/۰۳/۲۴
- ۱ نظر
رفتم دوش گرفتم و اومدم ، تیشرت شلوارِ جادوییمو که معرف حضورتون هست
پوشیدم ، اما نمیدونم چرا اتفاقات دفعه ی قبل نیوفتاد😁😎
چون در بالکن و پنجره ها بازن روی میز و مبل و همه جا
گرد و غبار میشینه.
این طفلکها از صبح دارن منو صدا میزنن که تمیزشون کنم
اما نمیدونم چرا بهشون گوش نمیدم ، فقط حرصشونو
میخورم.
دیدین یه وقتایی حرص و جوش یه کاری از انجام اون کار
خیلی فرسایشی تر و انرژی بر تره اما نمیدونم چه حسابیه
گاهی آدم ترجیح میده هی حرص بخوره اما اون کاره رو انجام نده و هی به دقایق بعدی موکولش کنه🤔
البت شاید سندروم ماهیانه هم بی تاثیر نباشه.
اون رخوت و بی حوصلگی که با خودش بهمراه میاره🙄
- ۰۱/۰۳/۲۴
احتمالا فقط دفعهی اول جادوش عمل کرده😀
آخ آخ یعنی دقیقا زدی وسط خال :))
طفلکیهای خونهی ما هم اتفاقا از صبح فریاد میزنن😂 با این تفاوت که وسط شلوغ پلوغیای دیگه گمه واقعاً!!
اون حرص خوردنِ مداوم که به هیچجا نمیرسونه مارو ولی نمیریم منشأش رو هم از بین ببریم، واقعا چرا اینجوری خودآزاری میکنیم؟!