زندگی من

سلام ، صبحتون بخیر دوستای قشنگم💜

ساعت ۷ و ۵۶ دقیقه س...

حنا رو رسوندم مدرسه و برگشتم.

وقتی رفتیم توی مدرسه نزدیکهای در سالن یه دختر کوچولوی ریزه میزه

داشت گریه میکرد و میگفت مامان دوستت دارم...

مامان دوستت دارم.

ای جانم...

رفتم پیشش گفتم چرا داری گریه میکنی؟ چی شده؟

با گریه گفت ، اومدم توی مدرسه هیچکس نبود...

در سالنم قفله و باز گریه...

گفتم اشکال نداره عزیزم... این دختر منه اسمشم...

من پیش هر دوتاتون میمونم تا هم دوستاتون بیان

و هم در سالن باز بشه.

دیدم یهو گریه ش بند اومد و خوشحال شد.

کلاس اولی بود.

موهای بور...چشای مشکی و خوشگل، اینقدر با نمک بود.

در سالن باز شد و بلند زد زیر خنده ...

فرستادمشون توی سالن.

دیدم رفت و برگشت.

گفتم چی شده؟ گفت هیچکس توی کلاسمون نیست.

گفتم بیا بمون پیش من هر کدوم از دوستات که اومدن

باهاشون برو تو.

اومد و کلی هم برام تعریف کرد😅

یه خانم اومد ، انگار میشناختش بردش تو.

منم رفتم ببینم کلاس حنا کجاست و چجوریه.

دیدم کلاس روبروی حنا اینا تنها و ناراحت نشسته سر میزش.

رفتم گفتم خوبی؟ گفت آره.

گفتم الان دوستات یکی یکی میان ، ناراحت نباشیا ، گفت باشه.

 

برگشتم سمت حنا داشتم برای اون دست تکون میدادم

دیدم یکی دیگه با گریه رسید😁

گفت خانوووم...

گفتم جانم....

گفت کلاس خانم باقری کجاست؟

نشونش دادم گریه کنان رفت سمت کلاس.

گفتم چرا گریه میکنی ، چی شده مگه؟

جواب نداد.

رفت توی همون کلاس دخترک اول.

اسم اون اولی زینب بود.

ساکت نشسته بود ، بهش گفتم زینب حالا ک دیگه تنها نیستی ، من میرم.

دوستتم که اومد با همدیگه تعریف کنید تا بقیه دوستاتونم بیان.

با خوشحالی گفت باشه.

 

ترسهای توی زندگی هم همینطور هستن...

ما ادمها گاهی سریع قالب تهی میکنیم و هراسان خودمون رو به این در و اون در میزنیم.

غافل ازینکه یکی هست که همیشه هست ، هوشیار و بیدار...

حتی پلک هم نمیزنه.

کنارمونه ، هر لحظه .

ما مثل زینب میترسیم و میلرزیم و فکر میکنیم دنیا به آخر رسید و دیگه همه چی تموم شد و بدتر از این نمیتونه باشه ، و حالا چی میشه و هزار فکر و خیال...

اما او...  با صبوری ، با مهر ، با توجه ، که همه هم خالص و نابه ، هرلحظه کنارمونه ، مراقبمونه ،دستمون رو میگیره ،بهمون پناه میده و توی دلمون بذر امید میکاره.

گاهی میشه لقمه ی نونی و میرسه به دست گرسنه ای...

گاهی میشه پزشکی ، دارویی ... و میرسه به دست مریضی.

گاهی میشه یه سرپناه و میرسه به دست بی پناهی.

گاهی میشه انسانی که اندوهی رو از دل کسی برمیداره.

گاهی میشه یه پرنده که با صداش ، هوش از سر آدم میبره.

گاهی میشه ...

همه چیز هست و همه جا هست...

چقدر خوبه که هست💜

 

 

🔶 تکه ای از پازل زندگی( به تقلید از ارامش عزیز):

 

حنا ،دستاش رو حلقه میکنه دور کمرم و میگه : قربون مامان لاغرم برم(مثلا میخواد بگه رژیمت موفق بوده)

پیشونیش رو میبوسم و میگم خدا نکنه ،عزیزم.

بعد چند قدم میره و برمیگرده میگه گوشت رو بیار یه چیزی بهت بگم...

سرم رو خم میکنم پایین ، در گوشم میگه ؛ حتی اگر رژیمم نگرفته بودی و اینقدر لاغر نشده بودی ،باز من دوستت داشتم مامان.

محکم بغلش کردم و نمیدونستم برای این حجم از مهر و صداقتش چکار کنم.

عزیز دلمممم.

متوجه انتقاد اطرافیان میشه و برای اینکه من انگیزمو از دست ندم ، و به حساب خودش منو تشویق کنه ، اینطوری دلبری میکنه💜

  • مامانی ...

نظرات  (۷)

  • حسن مجیدیان
  • و هو معکم اینما کنتم

    او با شماست، هر جا که باشید...

    پاسخ:
    🌸🌸🌸

    👌

    پاسخ:
    🌷

    مامانی جان کلام و لحن نوشته‌هات عجیب رشد کردن و نورانی شدن...

    بدرخشی همیشه☀️

    پاسخ:
    چقدر خوشحالم که اینو میشنوم آرامش جان💜💜💜

    ممنونم عزیز دل💗

    مامانی حنا

    چه آرامش و قوت قلبی داد به من نوشته هات

     

    پاسخ:
    خوشحالم مینا جان🙂💜

    خوب یا بد ترجیح میدهم مثل زینب گریه کنم تا همان دست مهربان بغلم کند و دستی به سر و رویم بکشد،آخ که چقدر می چسبد ترس و سرمایی که در آغوش گرم به آرامش می رسد،

    می بینی دخترها چقدر عاقل و عاشق اند؟

     

    پاسخ:
    ☺️
    💗🌸💗
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

    وااای من مردم برای ابراز علاقه ی **** اوووف

    پاسخ:
    خدا نکنه...
    🥰🥰🥰
  • یاسی ترین
  • ای جان دلم ❤️❤️❤️❤️❤️ دختر مهربون 

    اون روز که نوشتی خوندم خواستم نظر بدم دستم بند شد.

     

    دخترها واقعا فرشته‌های زندگی ما هستن 🥺🥺🥺♥️♥️♥️♥️

     

    پاسخ:
    😘💜😘💜😘💜
    فدای سرت😘

    🥰🥰🥰🥰🥰🥰

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی