- ۰۰/۰۴/۲۰
- ۵ نظر
زن تمیز ، پاکیزه و مرتب درونم ، میگه پاشه یه دستی
به سر و روی خونه بکش، همه جا رو تمیز و مرتب کن.
زن راحت طلب درونم میگه بی خیال... تا عصر برای خودت دراز بکش
روی تخت و کتاب بخون و نت گردی کن
و به دوستات تلفن بزن.
هنوز این دوتا به توافق نرسیدن کوکب خانم درونم
هم سر و کله ش پیدا میشه و میگه پاشو مادر پاشو
یه غذای خوب درست کن و ناهار با حنا نوش جان کنید،
یهو مامانی درونم میگه ول کن بابا... تخم مرغ بخورید
حالا میخوای بلند بشی چی درست کنی!
برو واسه خودت لاک بزن... موهاتو اتو کن و ...
خلاصه نمیدونید چه بلوائیه!!!
توی ذهنم خانمهای محترم و مختلفی دارن بحث میکنن
دلم اما ازونور میگه ، دلی باش...
هرجور عشقت میکشه.
هرجور دلت میخواد و میگه.
امروز مال توئه ، نه هدرش بده که دلت بسوزه
نه سخت بگیر که اذیت بشی... یه جورایی کیف کن.
اگه حس و حال کار اومد ، پاشو کارهاتم انجام بده و بازم کیف کن وگرنه خودت رو مجبور به انجام کاری نکن ، لااقل امروز.
هرزگاهی ، روزهایی رو دلی میگذرونم.
شاید تنبلانه به نظر برسه اما نه... واقعا دلی.
هرچی دلم بگه و بخواد.
خیلیم خوبه ، کلی خوش میگذره.
امتحان کنید ، یه روزایی ، اختیارتون رو بدید دست دلتون و کیف کنید.
- ۰۰/۰۴/۲۰
متأسفانه دخترکِ تمیز پاکیزه یِ درونِ من، وقتی حرفش به کرسی میشینه
انقد میشوره و میسابه و خودش و بقیه رُ یه ـجوری خسته میکنه
که دیگه اقلاً تا یه ماه به حرفش گوش نمیدن :))
کاشی میشد مرزِ بینِ دلی بودن و تنبلی رُ رد نکرد ...
من یکی به گمونم همیشه دلی رُ رد میکنم و توپم میفته تو زمینِ تنبلی ...