زندگی من

بیشتر از قبل به اینجا وابسته شدم...

یه جور تعلق خاطر شیرین☺️

با اینکه حرف خاصی برای نوشتن نداشتم

اما بعد از دراز کشیدن روی تخت، ناخوداگاه وبلاگ رو باز کردم.

 

حنا شبکه ی پویا رو میبینه...

باباش خوابه...

منم توی اتاق رو ی تختم مشغول نوشتن.

 

ما پرنده ی خونگی زیاد داشتیم...

هر بار یه چیز.

اما این آخری یه چیز دیگه ست.

یه مرغ عشق شیرین و دوست داشتنی.

۱۵ روزش بود ک خریدیمش حسابی رام و اهلی شده

بعلاوه ی اینکه حرف هم میزنه🥰

از همون اول بهمون گفتن تا جوجه س باهاش حرف زدن رو تمرین کنید و بهش اموزش بدید.

خداروشکر موفقیت آمیز هم بود.

الان برامون حرف میزنه ، البته دایره ی لغاتش محدوده

اما روز به روز بیشتر میشه.

 

دل توی دلم نیست که کتاب ملت عشق رو شروع کنم.

من عادت دارم اول همه ی کتابهام یه جمله یا شعر

بنویسم.

اینبار هرچی فکر میکنم چیزی ک به دلم بنشینه پیدا نمیکنم.

دوستای خوش ذوق و با سلیقه ای ک اینجا رو میخونید ، میشه لطفا کمکم کنید و بهم پیشنهاد بدید؟

اینطوری یه یادگاری هم تا همیشه برای من میمونه که اول کتابم ثبتش میکنم.

ممنون میشم🥰

عکس اون جمله یا نوشته یا شعر منتخب  رو هم اینجا میگذارم🥰

  • مامانی ...

نظرات  (۵)

 

اگر دوست داشتی این شعر را بنویس

شاعرش هم آرامش😅

 

دستانت را به من بده

من رسم مهربانی را همین دیروز از بر کردم

هنوز یادم مانده

نکند زمانه از یادم ببرد

اما نه

قلب من و قلب تو

جای مهری ابدی ست

دستانت را به من بده

تا نگاه بارانی ات

رنگین کمان امید را به قاب چشمانم آورد

زیر این باران

پشت به دیوار تنهایی

کنار شمشادهای پر زِ شنبم
جوانه میزنیم

پاسخ:
به به...
خیلی هم عالی🌿❤️🌿
ممنونم.

به سوگند قسم!!

که بی نام تو

هیچ چیز این جهان بی کرانه را جدی نگرفته ام

حتی عشق . . .!

 

ناخودآگاه این اومد تو ذهنم

خیلی دوسش دارم

پاسخ:
آخی...
مرسی مینا جونم🥰🥰🥰
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

سلام ****** جانم...

صبحت بخیر...

خوبی عزیزم؟
فکر کنم برای سه تا از پست هات نشد کامنت بذارم اما خوندمت گلم.

کتاب ملت عشق مبارکت باشه.هیچی کتابی نمیشه که آدم تو دستش بگیره و ورق بزنه و کیف کنه از خوندنش.

برای متن اول کتابتم میتونی بنویسی:

ای دل در من میل و تمنا همه تو

وندر سر من مایه سودا همه تو

هرچند به روزگار درمی نگرم

امروز همه تویی و فردا همه تو

 

اوخی مرغ عشق آوردین؟چندتان؟چه رنگیه؟

من قبلا شش تا مرغ عشق داشتم ****.خیلی دوسشون داشتم....البته بابام بهشون رسیدگی میکرد و من کوچیک بودم....خیلی پرنده ی نازیه.

برامون عکسشو بذار.

پاسخ:
سلام اوا جان
ممنونم❤️

قربونت برم...
آره والا...لذت گرفتن کتاب توی دست و خوندنش یه چیز دیگه ست.

ممنونم از متن پیشنهادیت🤩❤️

مال ما ۱ دونه ست...
از نژاد انگلیسی... هفت رنگه یعنی رنگ غالب سفیده
بعد داخلش همه رنگ هست.البته بزرگتر بشه رنگها بیشتر میشن‌ الان کمترن.

آخی....
۶ تااا... چ جالب.

باشه عزیزم...
من عاشق اسمشم🤭
اسمی ک براش انتخاب کردیم.
چیکو🥰
  • یاسی ترین
  • هنوزم با تمام جاذبه‌های مجازی هیچ چیز برای من لذت‌بخش‌تر از وبلاگ نوشتن و خوندن نیست 😊 

    چند تا پست آخرت رو با هم خوندم 

    ایشالا همیشه سرشار از حال خوب باشی  ❤❤❤🌷🌷🌷

    پاسخ:
    به به... ممنونم از حضورتون ، یاسی ترین خانم🥰🥰🥰
    مرسی عزیزم...
    همینطور شما و دخترهای گلتون😘❤️😘

    سلام

    پیشنهاد شعر دارم خخخ :

    " ما کودکانیم

    شیرین زبانیم

    تنها و باهم

    کتاب میخوانیم "

    با لحن شعر خوندن مهدکودکی ها باید خونده بشه ...

    چه کنم همینو در چنته داشتم :)

     

    پاسخ:
    😂😂😂😂
    یعنی عاشقتم 😂😂😂😂
    چنته تو قربون😅❤️

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی