زندگی من

من و حنا خونه ایم تنها...

گاهی اوقات اونقدر احوالاتم بالا و پایین و ضد و نقیض میشه

که خودمم سر از کارم در نمیارم و حیران میشم.

 

مثل چوب دستی ای که هرلحظه تکون بدن ، هر لحظه

از امروزم یه جوره!

یه لحظه آروم...

یه لحظه حساس و شکننده...

یه لحظه توی آسمون...

یه لحظه توی قعر زمین.

یه لحظه مطمئن و امیدوار...

یه لحظه مستاصل و...

 

امروز ، از هر روز بهتر بودم و داشتم با خودم به نتایجی

میرسیدم که موضوعی عجیب فکرم رو مشغول کرد

و یهو ۱۸۰ درجه تغییر کردم.

حالا اگر قطعی شد اینجا مطرحش میکنم.

 

خدایا...

زندگی چقدر سخته.

خودسازی چقدر دشواره.

درست وقتی که فکر میکنی مرحله ای رو پشت سر گذاشتی ، مرحله ای بزرگتر جلوت سبز میشه!

آخه تا کجا؟؟؟

تا کی؟؟؟

 

 

+دوستم...دوستم...دوستم ، دلم کبابه براش

چقدر حالش بده و داره دست و پا میزنه اما نمیتونم

کاری براش بکنم.

خدایا... همه ی گره ها به دست تو باز میشه خودت گره گشای همه باش.

 

+ هی تو...

من با تبریک گفتن تولدت حس نیتم رو نشون دادم

و خواستم یک قدم بهت نزدیک بشم

انتظار ندارم جواب بدی🙂

شاید با جوابت خوشحال میشدم اما الان هم ناراحت نیستم، راحت باش🙂

تو قابل احترامتر از این حرفهایی ، حتی اگر خودت

متوجه نباشی.

 

+ گرسنه ام اما دلم چیزی نمیخواد

تنهام اما دلم همنشین نمیخواد

 

+دل تنگم...

 

+ نمیدونم چی میخواد بشه و چی پیش میاد

همیشه تغییر سخته مخصوصا برای امثال من با اینهمه مقاومتی که از خودم نشون میدم.

جریان آب میخواد منو ببره با خودش ، من اما محکم چسبیدم به سبزه ها و محکم با دست خودمو نگه داشتم!

 

+چشمهای بسته و تصنیف ای نامت از دل و جان...

 

+ امان از قانون تضادها!!!

  • مامانی ...

نظرات  (۲)

تو از حال من میگویی و من از حال تو😉

امروزِ منم مثل حال و هوای تو بود

دلتنگ و تنها و دل به تنگ آمده و خسته ولی میدونی ته دلامون امید موج میزنه مطمئنم

 

پاسخ:
عززززیزززززم...
چقدر جالب!

امید...
اگر نبود که دیگه هیچی.

سلام مامانی خانم (:

منم یه زمانی در مقابل هرگونه تغییری مقاومت میکردم.

سفت و سخت.مخصوصا اونا که نتیجه شون ناخوشایند بود برام.

الان نه.سخت نمیگیرم.

بزار خیلی چیزها اتفاق بیافته.

زمان که بگذره میبینی خیلی هم بد نشده (:

پاسخ:
سلام دوست عزیز و جدیدم...
خیلی خوشحالم که اینجایی☺️

وای آره من شدیدا مقاومت میکنم
البته الان کمی نسبت به قبلم بهتر و منعطف تر شدم
و امیدوارم یه روزی برسه که رها و منعطف باشم.

متاسفانه ترس جلوی خیلی چیزها رو میگیره
خصوصا ترس از ناشناخته ها.
کامنتت رو به فال نیک میگیرم در این لحظه
که با موضوعی درگیرم😊

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی